اتوکش, حسن and حسينی, رزیتا and فرشتهنژاد, سید محمد and فرامرزی, شمیلا and بصيری, عباس and سيمفروش, ناصر and چاليان, مجید and جزايری, سمیه and چاليان, حمید and شريفيان, مصطفی (2008) بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت کارکرد ديررس کليه پيوندی(DGF) بر بقای پيوند در کودکان تحت پيوند کليه. مجله علوم پزشکی رازی, 15 (59). pp. 15-24. ISSN 2228-7051
|
Text
RJMS-v15n58p15-fa.pdf Download (252kB) | Preview |
Abstract
زمينه و هدف: کارکرد ديررس کليه پيوندی يا(DGF)Delayed Graft Function، به طور کلی با اوليگوری يا نياز به دياليز در هفته اول بعد از پيوند مشخص میشود. اين پديده، میتواند پيامدهای زودرس و يا ديررس برای بقای پيوند آلوگرافت داشته باشد. تاکنون، مطالعات محدودی درمورد عملکرد ديررس کليه پيوندی(DGF) و عوارض آن در پيوند کليه کودکان انجام شدهاست که اکثر اين مطالعات، تاثير DGF را تنها بر کارکرد کوتاه مدت کليه پيوندی قابل توجه دانستهاند. ازاينرو، اين مطالعه با هدف بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت کارکرد ديررس کليه پيوندی(DGF) بر بقای پيوند در کودکان تحت پيوند کليه انجام گرفت. روش بررسی: اين مطالعه، به روش همگروهی تاريخی(historical cohort) بر روی 230 کودک که بين سالهای 1364 تا 1384 در بيمارستان لبافینژاد شهر تهران تحت پيوند کليه قرار گرفتند، انجام شد. بيماران به 2 گروه تقسيم شدند: گروه Aيا «مورد» شامل 47 کودک که دارای کارکرد ديررس کليه پيوندی(DGF) بودند و گروه B يا «شاهد» شامل 183 کودک بدون کارکرد ديررس کليه پيوندی(DGF). در اين مطالعه، عوامل خطر DGFو اثرات آن روی عملکرد کليه در طی يک سال اول، بقای طولانی مدت پيوند و عوارض پس از پيوند مورد بررسی و مقايسه قرار گرفت. در آناليز تحليلی دادهها از Kaplan–Meier و مدل Logistic regression استفاده شد. يافتهها: شيوع از دست رفتن کليه پيوندی در انتهای اين مطالعه، به طور واضحی در گروه DGF (دارای کارکرد ديررس کليه پيوندی) شايعتر است(2/53% در برابر 4/22% و 001/0>P). ميانگين مدت بقاء پيوند(41/12 SEM=) 52/76 ماه در گروه A(دارای DGF) و(17/6=SEM) 2/134 ماه درگروه B(بدون DGF) میباشد(001/0> P). همچنين، ميزان بقای پيوند در کودکان بدون DGF، 9/94% در سال اول، 9/91% در سال سوم، 9/83% در سال پنجم ، 2/79% در سال هفتم و 72% در سال دوازدهم بعد از پيوند بوده است. درحالی که در بيماران دارای DGF ، %6/75 در سال اول، %2/53 در سال سوم، 2/47% در سال پنجم و 9/31% در سال هشتم بعد از پيوند بوده است. دياليز قبل از پيوند(039/0=P)، رد پيوند حاد (001/0>P)، پروتکل تضعيف سيستم ايمنی فاقد Celcept(001/0>P) و وجود DGF(001/0>P) عوامل خطر بارز برای از دست رفتن کليه پيوندی در آينده شناخته شدند. نتيجهگيری: نتيجه مطالعه حاضر نشان میدهد که کارکرد ديررس کليه پيوندی به طور مشخص و مستقل روی بقای پيوند اثر سوء میگذارد و نتايج کوتاه مدت و بلند مدت پيوند را بدتر میکند. ازاينرو، به نظر میرسد جلوگيری از بروز کارکرد ديررس کليه پيوندی (DGF) يکی از مهمترين فاکتورها در پيشرفت بقای پيوند کليه است.
Item Type: | Article |
---|---|
Uncontrolled Keywords: | کارکرد ديررس کليه پيوندی،پيوند کليه،کودکان،بقاء پيوند |
Subjects: | WS Pediatrics |
Divisions: | Other Journal > Razi Journal of Medical Sciences |
Depositing User: | Touba Derakhshande |
Date Deposited: | 18 Nov 2014 09:49 |
Last Modified: | 05 Jul 2017 04:26 |
URI: | http://eprints.bpums.ac.ir/id/eprint/1718 |
Actions (login required)
![]() |
View Item |