بزرگمهر, محمود and مؤذنی, سید محمد and نيکو, شهره and زرنانی, امیرحسن (2008) بررسی تأثير سرم موش حامله بر روی سلولهای دندريتيک در القاء تحريک لنفوسيتهای T و توليد سيتوکينهای IL-10 و IFN-γ Dendritic Cells and Antigen Specific T Cell Responses: Effect of Pregnant Mouse Serum. مجله علوم پزشکی رازی, 14 (57). pp. 41-52. ISSN 2228-7051
|
Text
RJMS-v14n57p41-fa.pdf Download (422kB) | Preview |
Abstract
زمينه و هدف: رد نشدن جنين نيمه آلوژن به وسيله سيستم ايمنی مادر، موضوعی است که مدت نيم قرن، مورد توجه محققين بوده است و در مورد چگونگی اين پديده، پيشنهادات متعددی ارائه گرديده است. تئوری غلبه پاسخ ايمنی Th2(T helper 2) در سطح تماس مادر- جنين طی حاملگی موفق، جزء فرضيههائی است که از جوانب مختلف مورد تأييد قرار گرفته است، ولی در مورد اثرات سيستميک حاملگی بر سيستم ايمنی، نظريههای ضد و نقيض زيادی وجود دارند. سلولهای دندريتيک، به عنوان تواناترين فعال کننده لنفوسيتهای T دست نخورده، قابليت القاء پاسخ ايمنی و همچنين القاء تحمل ايمنی را به صورت همزمان دارا میباشند. اين سلولها همچنين میتوانند باعث جهتگيری سلولهای Th به سمت Th1 يا Th2 شوند. بنابراين به نظر میرسد که سلولهای دندريتيک به عنوان يکی از عوامل مؤثر، در تنظيم پاسخ ايمنی طی حاملگی نقش مهمی را بعهده داشته باشند. اين مطالعه با هدف بررسی اثر سرم موش حامله بر توانايی سلولهای دندريتيک در تحريک پاسخ اختصاصی به آنتیژن در لنفوسيتهای T و همچنين القاء پروفايل سيتوکينی در آنها انجام گرفت. روش بررسی: در اين مطالعه تجربی، سرم موشهای حامله آلوژنيک(Balb/cC57BL/6) بين روزهای 11-9 (اواسط) حاملگی جمعآوری شد. سلولهای دندريتيک، طی روشی سه مرحلهای شامل هضم آنزيمی بافت طحال با کلاژناز، جداسازی سلولهای کم چگال به کمک محيط گراديان غلظت نايکودنز و سرانجام چسبندگی به پلاستيک، از طحال موشهای Balb/c جدا شدند. ميزان خلوص سلولهای دندريتيک جدا شده، با کمک آنتیبادی ضد شاخص CD11c و روش فلوسيتومتری تعيين گرديد. سلولهای دندريتيک با Conalbumin ، بهعنوان آنتیژن خارجی، طی کشت شبانه بارگذاری شدند. به تعدادی از کشتها، سرم موش حامله با غلظت نهايی 5/2% اضافه گرديد. دو گروه ديگر از سلولهای دندريتيک طی بارگذاری با آنتیژن، به ترتيب با سرم موشهای ماده غيرحامله و FBS(Fetal bovine serum)، مجاور شدند. سلولهای دندريتيک بارگذاری شده، به کف دست موشها تزريق گرديدنــد. گرههــای لنفاوی براکيــال(ناحيهای) موشهــای ايمن شده، برداشته شد و سلولهای آن در حضور Conalbumin کشت داده شدند. ميزان تکثير لنفوسيتها پس از 5 روز با استفاده از تايميديــن راديواکتيـو اندازهگيری شد. توليد IFN-(Interferon-γ) و IL-10(Interleukin-10) به وسيله سلولهای T تحريک شده، با استفاده از تکنيک Sandwich ELISA (Sandwich Enzyme-Linked Immunoadsorbent assay)، در سوپ رويی حاصل از کشت لنفوسيتهای T، تعيين گرديد. نتايج بدست آمده با استفاده از آزمون غير پارامتری Mann-whitney مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافتهها: نتايج بدست آمده نشان دادند که سلولهای دندريتيک بارگذاری شده با آنتیژن، در مجاورت سرم غيرحامله، باعث القاء پاسخ تکثيری قوی در سلولهای T شدند و همچنين توليد مقادير زيادی از IFN- و IL-10 را درآنها القاء نمودند، ولی مجاورسازی سلولهای دندريتيک با سرم موش حامله، توانايی آنها را در القاء پاسخ تکثيری اختصاصی آنتیژن در لنفوسيتهای T ، به ميزان قابل ملاحظهای مهار نمود. همچنين ميزان توليد IFN- و IL-10 بهوسيله سلولهای غدد لنفاوی گروه مجاور شده با سرم حامله، به ميزان قابل ملاحظهای کاهش پيدا کرد. نتيجهگيری: نتايج بدست آمده نشان میدهند که سرم موش حامله بر توانايی سلولهای دندريتيک در القاء پاسخ تکثيری اختصاصی به آنتیژن و همچنين ترشح سيتوکين بهوسيله سلولهای T، اثر مهاری دارد. اثرات مهاری را میتوان به تاثير فاکتورهايی از قبيل HLA-G(Human leucocyte antigen-G)، IL-10، PGE2(Prostaglandin E2)، پروژسترون و تعدادی از عوامل ديگر که بهطور عمده در سطح تماس مادر ـ جنين ترشح میشوند ولی به علت بروز پديده سرريز، در سرم حامله نيز موجود میباشند، نسبت داد، ولی تعيين دقيق مکانيسمهای دخيل در اين پديده نياز به بررسیهای بيشتری دارد.
Item Type: | Article |
---|---|
Uncontrolled Keywords: | سلولهای دندريتيک،سرم حامله، تکثير سلولی، سيتوکين |
Subjects: | R Medicine > R Medicine (General) |
Divisions: | Other Journal > Razi Journal of Medical Sciences |
Depositing User: | Touba Derakhshande |
Date Deposited: | 18 Nov 2014 20:32 |
Last Modified: | 18 Nov 2014 20:32 |
URI: | http://eprints.bpums.ac.ir/id/eprint/1765 |
Actions (login required)
![]() |
View Item |